چه سخته زندگی در پنجه ی خاک درون خونه ای پر کرم و نمناک ولی (ریشه میدونه) قدر خود را نمی ترسه از این دنیای شبناک ————————————— ابوالقاسم کریمی فرزندزمین
برچسب: شاعران
شعر دوام گل/ابوالقاسم کریمی
زمین سرد و سپیده در زمستان وَ باران هم ، شدیده در زمستان جوان ، تو لایق شادی و عیشی دوام گل ، بعیدِ در زمستان
دل یوسف وش/ابوالقاسم کریمی
کسی که عمر او در بند آه است گذشته حال و فردایش سیاه است او می فهمد دل یوسف وش من چرا افتاده و در قعر چاه است
شعر کاسه ی خون / ابوالقاسم کریمی
زمین در کاسه ای از خون گرفتار بشر در پنجه ی بی رحم اجبار ورق های کتاب سرخ تاریخ نگین خوش تراش دستِ تکرار
شعر کشتی شکسته/ابوالقاسم کریمی
شبیه کشتی در هم شکسته قطار زندگی از هم گسسته غروب زخمی فصل زمستان به دوش خسته ی کارون نشسته
شعر شهر کویری /ابوالقاسم کریمی
در این شَهر کویری ابر خسته کنارِ ماه پاییزی نشسته گرفته غم گلوی نازکش را نمیدانم دلش را کی ، شکسته
شعر کوچه های عاشقی/ابوالقاسم کریمی
گذشته حال و فردا را به هم ریخت زمین را یک زن زیبا به هم ریخت سکوت کوچه های عاشقی را لب جادویی حوا به هم ریخت